تحمل....

ساخت وبلاگ
ایزابل : شاید دروغ میگه ، ناراحت نباش ، خب ؟ 

آنتونی : دروغ میگه ؟  

ایزابل : راست میگه ؟ 

آنتونی : آره ، راست میگه . 

ایزابل : چقدر بد .. 

آنتونی : میدونی خاصیت من چیه ؟ 

ایزابل : چیه ؟ 

آنتونی : وقتی میدوئم سمت در ، میخورم بهش ،  

به یه در بسته که قفل شده است ، 

 وقتی کوبیده میشم بهش و میوفتم روی زمین ، 

 سرم رو بالا میارم به در نگاه میکنم و بهش لبخند میزنم ،  

اگر در زبون حرف زدن داشت  

و ازش در مورد این لبخند می پرسیدی  

بدون شک بهت میگفت  

ترسناک ترین لبخند دنیا رو دیده .. 

بعدش بلند میشم و با دو برابر قدرت دفعه قبل ،  

با دوبرابر دورخیز دفعه قبل با کل وجودم خودم رو میکوبونم به در ،  

به همون در بسته .. 

 میدونی چند بار میتونم این کار رو انجام بدم ؟

ایزابل : چند بار ؟

آنتونی : میلیون ها بار ،  

اما هیچ دری نمیتونه تا میلیون ها بار مقاوت کنه .. 

 شجاع ترین در بسته ای که تو زندگیم ملاقاتش کردم رو یادمه ، 

 فقط تونست سه بار خنده م رو تحمل کنه .. 

میدونی چی باعث یه همچین نیرویی میشه ???

ایزابل : چی عزیزم ؟

آنتونی : اینکه من همیشه میدونم اونطرف در چی منتظرمه ،  

چیزی که تموم عمر میخواستمش .. 

........
ما را در سایت ..... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : donyayearghavan بازدید : 112 تاريخ : يکشنبه 18 تير 1396 ساعت: 20:57